هلنا و این روزا
سلام دختر نازم این روزا ماشاله خیلی بلا شدی .همش می خوای بشینی از خوابیدن خوشت نمیاد
دوست داری باهات مدام بازی کنیم .هر چی دم دستت میاد می کنی تو دهنت.و یه اتفاق جالب اینکه
پنجشنبه برای اولین بار خیلی واضح گفتی مامان.
روز ها هم تا داره هوا تاریک می شه تند تند پشت سر هم می گی بابا.مثل مامانت حسابی ددری شدی.
خلاصه اینکه همش در حال ورجه وورجه ای .
الان مدتی دکتر برات حریره فرنی و سوپ ماهیچه رو تجویز کرده و منم از صبح بیدار میشم برای تهیه این
غذاهاو ...
خلاصه اینکه بالاخره تو هم داری بزرگ می شی و ما هر روز بیشتر به تو و آینده تو فکر می کنیم
اینم یه عکس از هلنا خانوم که چون نمی تونه فعلا بره استخر مجبوره مایوشو تو خونه بپوشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی