واکسن 4 ماهگی
در کنار همه ی روزهای شیرینی که تو کنارمونی دیروز روز خیلی سختی بود دیروز وقتی رسیدیم به مرکز
بهداشت دست و پام می لرزید.چقدر سخت بود وقتی مجبور شدم پاهای نازتو سفت بگیرم تا بهت واکسن
بزنن.
دختر نازم دیشب تب کردی و اصلا من و بابایی نتونستیم بخوابیم و همش نگرانت بودیم خدارو شکر امروز
بهتری اما هنوز یه کم تب داری .
وای پدر و مادر بودن چه مسوولیت بزرگی تازه با اینکه می دونستیم واسه سلامتیت خوبه بازم نمی تونستیم
تحمل کنیم.
این ٣ تا عکسو تو ١ دقیقه ازت گرفتم برام جالب فاصله خنده تا گریه:
.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی