گذر سریع زمان
هلنای عزیزم این روزا داره به سرعت می گذره و من نمیتونم لحظه به لحظه خاطرات با تو بودن رو ثبت
کنم.
یاد اون روزای اولی که اومده بودی خانه می افتم که دلم می خواست زودتر ٤٠ روزه بشی وقتی ٤٠
روزه شدی دلم می خواست ٤ ماهه بشی وقتی ٤ ماهه شدی دوست داشتم زودتر ٦ ماهه بشی و
الان دلمون می خواد زودتر برامون شیرین زبونی کنی هر روز که می گذره برامون شیرین تز و دوست
داشتنی تر میشی.
دوست دارم وقتی تونستی این متن رو بخونی بدونی که منو بابایی تو این برهه زمانی با وجود تمامی
دغدغه های زندگی عاشقانه دوست داشتیم.
ازت یه خواهش کوچیک دارم وقتی بزرگ شدی مارو دوست داشته باش و بهمون احترام بزار.
امیدواریم بتونیم طوری تربیتت کنیم که اینگونه باشی.
اینم چند تا عکس گل دخترم تو سن ٦ ماه و ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی