HelenaHelena، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

نفس من

ای کاش

  کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود، ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم  نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ، ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد  با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم. ...
4 آبان 1390

سرما خوردگی طولانی

اول از همه سلام دخترم تو هنوز خوب نشدی و منو بابایی هم حسابی نگران تو انقدر هم که مظلومی و هیچی نمی گی آدم بیشتر دلش می سوزه امیدوارم مامانی حالت زودتر خوب بشه و بیا با هم دعا کنیم که هم تو خوب بشی هم همه ی مریضا.  کار جدیدی که انجام می دی بغل هر کی میری تمام تلاشتو می کنی که دستشونو بخوری   و فقط منتظری که یه لحظه از دستشون غافل بشن و ... اینم عکس چدید هلنا:   ...
30 مهر 1390

سرما خوردگی

وای دوباره سرما خوردگی دیروز با خودم میگفتم خوبه که من فعلا سرما نخوردم شب که شد دیدم گلوم درد می کنه و بد جوری سرما  خوردم و متاسفانه دخترم تو هم سرما خوردی و کلی سرفه کردی . چند روز پیش  تو وبلاگ یکی از بچها راجع به یه بچه سر راهی نوشته بود که تازه ٢ ماهش بود با خودم فکر می کردم که دیگه  این روزها کسی بچشو سر  راه نمی زاره این مطلب خیلی کلافم کرده بود که چرا  باید یه مادر به جایی برسه که مجبور بشه جگر گوشش رو بزاره و بره ولی دلیل کارش هر چی که بوده خیلی سخته  نمی دونم اون مادر  بدون بچه اش چه جوری شب رو به صبح رسونده.   ...
27 مهر 1390

مراقبت از مرواریدهای کودکان

  شايد پوسيدگي دندان ها در این سنين وحشتناك به نظر برسد، اما اتفاق نادري نيست. در حقيقت پوسيدگي دندان ها ـ كه البته با رسيدگي مناسب قابل پيشگيري است ـ يكي از شايع ترين بيماري هاي دهان و دندان ميان كودكان 6 تا 11 ساله و نوجوانان 12 تا 19 ساله است. طبق آماري كه آكادمي كودكان آمريكا منتشر كرده است، پوسيدگي دندان ميان كودكان 5 برابر بيشتر از آسم اتفاق مي افتد و آن طور كه گفته مي شود بيش از 40 درصد بچه ها تا سنين مهد كودك با پوسيدگي دندان روبه رو خواهند شد.   توصيه ها مراقبت هاي دهان را از سنين پايين آغاز كنيد. كودك شما حتما بايد حدود يك سالگي به دندانپزشك مراجعه كند. مراقبت هاي پيشگيرانه در سال هاي نخست تولد كودك، مي توان...
26 مهر 1390

جمعه

سلام دختر نازم دیروز رفتیم عقد پسر خاله  بابا مجید و تو هم همش بغل بابایی بودی و واسه بابا می خندیدی حس می کنم جمعه ها خیلی سرحال تری چون بابایی خونست و همش با تو بازی می کنه راست می گن دختر حووی مادر  چون بعضی وقتا اینقدر بابایی سرگرم تو می شه که اصلا به هیچی توجه نمی کنه ولی  خب  من خیلی خوشحالم و خیلی هم دوستش دارم چون واقعا مهربون دلسوز و زحمتکش و تمام تلاشش  اینه که ما در آسایش باشیم. نانازم این چند تا عکسو قبل از رفتن به مراسم بابایی ازت گرفت.     ...
23 مهر 1390

هلنا و مهمونی

خب هلنا خانوم دیروز کلی بهت خوش گذشت چون دیروز از صبح مهمون داشتیم.صبح خاله نسیم و رونیکا جون  اومدن پیشمون و خیلی بهمون خوش گذشت و تو هم حسابی شلوغ می کردی. بعداز ظهر هم مهمون داشتیم چون دیروزش تولد من بود و یه مهمونی کوچولو و کلی کادوی خوشگل گرفتیم. خلاصه همه اینا دست به دست هم داد که تو حسابی خودی نشون بدی و شیطونی کنی . اینم عکس شما و رونیکا جون  که 1 ماه از شما کوچیکتره.   ...
20 مهر 1390

ولادت امام رضا

سلام دختر گلم : امروز روز تولد امام رضاست پارسال در چنین روزی من تو حرم امام رضا بودم همه جارو چراغونی کرده بودند همه شادی می کردند و شکلات و شیرینی پخش می کردند واقعا حرم حالو هوای دیگه ای داشت وقتی رفتیم که زیارت کنیم درهای داخلی حرم رو بستن و گفتن می خوایم غبار روبی کنیم. وای هلنای من نمی دونی چه حالی داشتم می تونستیم بریم و از نزدیک ضریح رو ببوسیم چیزی که همیشه آرزوشو داشتم  در اون لحظه تورو از خدا  سالم و سلامت خواستم .اون موقع تو توی شکم من بودی و الان توی  بغلم خدایا  ازت ممنونم چه زود حاجتمو برآورده کردی.
17 مهر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس من می باشد